و ظایف زن در برابر شوهر 

 ارامش بخشی و احترام 

زن باید ارامش بخشی به شوهر را برترین کار همیشگی خود بداند :باید هنگام امدن شوهر به خانه > خوش بو و اراسته > به پیشواز او برود و هنگام بیرون رفتن او > وی را تا دم در بدرقه کند و خداحافظی او را با لبخند و روی گشاده پاسخ گوید .

ان پیشواز > خستگی های ناشی از کار و تلاش و برخورد های رنج اور با این و ان را از تن مرد بیرون میکند و این بدرقه > هم به او جنب و جوش و کار و کوشش توان و نیرو می بخشد و هم او را مشتاق بازگشت به خانه میکند .

زن در خانه و خانواده مانند قلب است که هم مرکز احساس و عاطفه است و هم خون و نیرو را به سراسر بدن ” یعنی همه اعضا ی خانواده می رساند .

در تشبیهی دیگر > زن در خانه و خانواده > مانند نیروگاه برق در یک شهر یا کشور است که همه > روشنایی > گرما و نیروی محرکه خود را از او می گیرند .

نفرین بر ان فرهنگ پوچی که که با بیرون کشیدن زن در خانه برای بردن باری که برای ان ساخته نشده است > از یک سو زن زن را از سروری به نوکری کشاند و از سوی دیگر > خانه ها را کم فروغ و مرد و زن و بچه ها را افسرده ساخت >گر چه امروز > سر سرمداران این فرهنگ> به سنگ خورده است .{ برسی تازه ترین امار ها نشان می دهد که دموج تازه ای از تمایل زنان مهم و صاحب منصب امریکا به خانه داری >در این کشور ایجاد شده است *نامه جامعه اسفند 1384 ش 18 ص 96 

همچنین از نظر خواهی های اخیر در انگلستان بدست امده که بیشتر زنان ان کشور کار خانه را مفید و روح درمانی دانسته اند  پیام زن تیر 1385 ش 172 ص 38 

2 پاسخ گویی به نیاز های جنسی 

زن باید به نیاز جنسی شوهر خود در چارچوب شرع پاسخ گو باشد > همپنان که مرد نیز در برابرهمسر خود همین وظیفه را دارد .قران کریم می فرمایید و عاشروهن بالمعروف 

شما مردان با زنانتان > باید به شایستگی رفتار کنید .

3 تربیت درست فرزندان 

 هر چند پدر و مادر هر دو مسعول تربیت درست فرزندان هستند > اما همه می دانند که اثر گذاری مادر بر فرزندان و اثر پذیری مادر بر فرزندان و اثر پذیری انان از او و به دیگر سخن > نقش مادر در ساختار تربیتی فرزندرا نمی توان با نقش پدر یک سان دانست .

مادران باید خدا را بر این جایگاهی که دست افرینش برای انان فراهم کرده است >سپاس گویند و حق ان را به جا اورند و قدر این نعمت بزرگ را بدانند و فریب شیطان هایی را نخورند که می خواهند با وسوسه های گوناگون > انان را از ان جایگاه بلند پایین اورند .

ادامه دارد …

خانواده نهادی بنیادی و مقدس تلقی شده که در ان همسران به منضور تکمیل نواقص طبیعی یکدیگر در کمال معنوی <همدوش و همگام شده و تربیت نسل های اینده ساز را بر عهده میگیرند 

خانواده یکی از نهاد های مهم جامعه بشری و اولین نهاد اجتماعی به شمار می رود . تاثیر خانواده بر رشد <تعادل و شکوفایی افراد جامعه به حدی است که کسی نمی تواند ان را انکار کند .

ادیان اهی به جهت نقش مهم خانواده در ارتقای اخلاق و معنویت انسان ها اموزه های مهمی در این زمینه اراعه کرده اند 

                                                                             مسابقه  

• عشق مقدس است 
• زندگی زیباست 
• من خوشبختم 
• بدترین مرگی که شنیدم 
• به بهترین  دل نوشته ها جایزه داده میشود 
•  تاریخ از 3 تا 30  خرداد وقت مسابقه 
• جایزه اطلاع رسانی میشود 

                        روابط موفق که هر مردی باید انها را بداند 

از نشانه های خداوند این است که از نوع خودتان <همسرانی برای شما افرید تا در کنار ان ها ارامش یابید و میانتان دوستی و رحمت نهاد 

                                                                    /سوره روم <ایه 21 

. فنون برقراری ارتباط در روابط زناشویی 

شالوده در هر جامعه است و در واقع هسته ی اولیه ی تشکیل جوامع نیز محسوب میشود . خانواده محل رشد “حرکت و تعالی است ” ازدواج مرحله ی مهم و اغازین تشکیل خانواده است .با ازدواج پیمان زناشویی محکم ترین قرار داد اجتماعی به وجود می اید که می توان ان را ناشی از دوستی و رحمت متقابل بین زن و شوهر دانست که قران کریم در سوره روم ایه 21 به ان اشاره دارد و این پیمان را محکم ترین پیمان ها برای شکل گیری نهاد خانواده می داند 

مهارت های زندگی مهارت هایی هستند که برای افزایش توانایی های روانی و اجتماعی اشخاص اموزش داده میشود و شخص را قادر میسازد تا به طور موثر با مقتضیات زمانی و مکانی تنش های زندگی روبرو شود . بنا بر این با توجه به اهمیت موضوع یادگیری مهارت های زندگی موجب افزایش ظرفیت روانشناختی اشخاص میشود .

ایا تا به حال فکر کرده اید شما می توانید با کمی سعی و تلاش زندگی مشترکتان را سرشار از شادی :عشق و محبت کنید ؟

اگر قدری با خود بیندیشید متوجه میشوید که در بسیاری از مواقع <مساعل مختلف زندگی خود را به محاسبه گذارد <به ان نمره و عددمی دهید . مثال :در دو ماه گذشته چقدر درامد داشته ام و به چه مقدار هزینه کرده ام ؟ایا از خود پرسیده اید در ماه گذشته چقدر از زندگی ام لذت برده ام ؟چقدر همسرم را خوشحال کرده ام ؟یا حداقل میزان ارامش من در زندگی چقدر بوده است ؟

اغلب انسان ها به مساعلی که قابل رویت نیستند <اما اساس زندگی مشترک را تشکیل می دهند <بی توجه اند و زمانی را برای اندیشیدن به ان اختصاص نمی دهند .

بیان ازاد و صادقانه احساسات و افکار زوجین به یکدیگر از مشخصه های یک ازدواج سالم است .در میان گذاشتن صادقانه خواسته ها و احساسات ریشه های صمیمیت را به هم گره می زند و احساس یگانگی را تقویت میکند اگر به عمق زوایای قلب زوجین راه یابد و از اهداف و ارزوهایش بپرسید بی شک واژه +سعادت +جزع اولین کلماتی خواهد بود که بر زبان می اورند .

بنابراین راه طبیعی نیل به قله ی سعادت و خوشبختی از گذر گاه پر فراز و نشیب و صعب العبور زندگی میگذرد .

• لذا باتوجه به تجارب کلینیکی در زمینه مشاوره با زوج ها و خانواده ها بیانگر این واقعیت است که میزان اختلافات و شیوه های برخورد با ان ها به عوامل متعددی بستگی دارد که مهمترین ان ها با میزان گرایش های عاطفی /شخصیت /انتظارات و نوع تفکر و نوع تلقی زوج ها از زندگی مشترک ارتباط پیدا میکند
• رحمان بابا زاده
• .سید عشق

                                                                        لبخند مادر 

لبخند زد بعد از مدت ها خانه دوباره بوی شادی گرفته بود بچه ها می دانستند که این لبخند مقدمه ی جدایی است 

وقتی لبخند مادر بعد از سه ماه گریه و غم و بیماری شیرین بود 

فدای خنده هایتان مادر …

چه اتفاقی افتاده که امروز شاد هستید …

دخترم امروز مرد نجار تابوتی را که سلمان سفارش داده بود برایم اماده کرده است . ان را دیدم .

تابوت خوب و پوشیده ای بود …

کتاب روایت ها این را نگفته اند …

من نگویم که کنون با که نشین و چه بنوش 

که تو خود دانی اگر زیرک و عاقل باشی 

در چمن هر ورقش حالی دگر است 

حیف باشد که ز حال همه غافل باشی 

چنگ در پرده همی می دهدت /پند ولی 

پند انکه کندت سود که قابل باشی 

                                                       .     روایت ها این را نگفته اند..

چشم من نمی دید / خورشید را ندیده بودم /ماه را ندیده بودم /نور را ندیده بودم 

ان روز در خانه رسول را زدم که دستم را دراز کنم به گدایی رحمتش /که رسول باران بود و نمی پرسید این پیمانه ی خالی از ان کیست 

در باز شد در روایت ها گفته اند ,,او پوشیده بر من حاضر شد گفته اند که رسول پرسید ;این مرد نمی بیند ‘’چرا خودت را از او می پوشانی “`او پاسخ داد این مرد نمی بیند ,من که می بینم “`

خواستم این جا اعتراف کنم که من دیدم یعنی برای اولین بار در عمرم دیدم ‘’با همین چشم خاموش و بسته ام ,,خورشید را ,,ماه را ,,نور را ….

روایت ها این را نگفته اند …

منبع روایت ها این را نگفته اند … مجموع داستان ها چاپ دوم  زمستان 1390 

رفیقش‌میگفت:
یه‌شب‌توخواب‌دیدمش
بهم‌گفت:
به‌بچه‌هابگوحتے‌سمت‌گناه‌هم
نرن~
اینجاخیلے‌گیرمیدن…

•|شهیدحجت‌الله‌اسد

#تلنگرانہ

                                             هشتک دلتنگی من 

گویند دوری و دوستی اما نگفته اند که عاشق بدون معشوق زنده می ماند 

در نبودت کوچه ها را خاکی کرده ام شاید رد پایی ازت پیدا کنم 

خدا کند که حرف نباشد گناه نمی کنم بلکه بیایی 

هی مردم دم از عشق می زنند من از تو 

                                                                      یا صاحب الزمان 

 برای خودم هیت یرای دیگران کار برد نداره

http://behamooz.i-shan.ir

http://toopmarket.com

4-مهلت ا 31 اردیبهشت ماه 1400 می
موضوعات تولید:
1-پاسخ به شبهات حجاب
2-پیامدهای روابط دختر و پسر
3-محتوای آموزشی حجاب برای دختر ابتدایی
4-آموزش حجاب برای کودکان با استفاده از داستان و تمثیل
5-سبک زندگی عفیفانه
6-غیرت و نگاه
7-گرایش به حجاب در دنیای غرب
8-حجاب و حضور اجتماعی زنان
9-حجاب در ادیان و ملل تاریخی
10-اهمیت حجاب در بیان روانشناسی و جامعه شناسی
11-حجاب در آیات و روایات

سلام بر درگاه حضرت دوست که هرچه داریم از اوست 

 دو شخص در یک دهکده زندگی میکردن 

روزی پادشاه ان دهکده برای  قصر خود اعلامیه ای را بر در و دیوار شهر نصب نمود 

در اعلامیه چنین نوسته بود:

به چند نفر نیازمندیم تا اب قصر را فراهم کنن

هر شخصی می تواند در این امر شرکت کند

از ان روز به بعد اشخاصی به قصر رفت و امد می کردن تا از اعلامیه خبر های بیشتری بدست بیاورند 

بعد از چند روز 

دو نفر برای این امر مهیا شدند و پای قرارداد را امضا کردن 

از فردای ان روز هر دو با هم به چشمه می رسیدن و اب برای قصر می اوردند 

یکی از اشخاص تا چند روز همین کار را کرد و همراه ان شخص می رفت ولی ابی به همراه خود نمی اورد 

چند ماه گذشت   ان شخص دیگر کلی پول به جیب زد و چند تا کارگر داشت و دیگری  هر روز با چند صفحه کاغذ و مداد به لب رودخانه می امد ان مرد پول دار طعنه می زد تو چرا کار نمیکنی اگه پول نمی خواستی چرا قرارداد بستی؟!

چرا به خودت فشار نمیاری پول در بیاری 

ان شخص سکوت کرد

فردای ان روز شروع کرد و نقشه اش را عملی کرد 

ابزار کارش را فراهم کرد و شروع به ساختن کرد

طولی نکشید که کارش تمام شد از پادشاه دعوت کرد که نضاره گر ماجرا باشد 

برای پادشاه تعجب برانگیز بود مگه میشود!

دید مثل همان چیزی که به پادشاه نشان داده همه چیز مثل فرفره کار میکند

اره ان شخص به جای کشیدن اب به شانه خود  از مغز خود استفاده کرد و قصر پادشاه را لوله کشی کرد و توانست بعد از ان تا اخر عمر از پول وثروت فراوان بهرمند شود 

 دوستان گلم 

این نمونه ای از داستان افراد موفق بود اگر این مطب براتون جالب بود نظر بذارید که متوجه بشم که این مطالب براتون جالب بود و این راه را ادامه بدم

با تشکر فراوان ارادت مند شما فتوت فر